عروسک خانوم

یه عروسک مهربون

عروسک خانوم

یه عروسک مهربون

سلام گلای من

دستم کبود شده  خوب شده بودااااااااااااا نیییدونم چرا دوباره درد گرفت هان؟ چی؟ کی بود؟ کی گفت جهود خیلی به گوشم آشناست همش تقصیر این رگهای نامرد منه روز آزمایش دسته جمعی رفته بودن گردش حالا میان جلو چشم من مانور میدنحالا این کم بود زانومم اضافه شد

مهمون داشتیم یه پسر جغله ( مخفف جزغاله هم وزن بزغاله )دارن ماشاالله سرشار از فضایل اخلاقی  فقط همینو بگم که یه سرگرمی داره توپ علمی باعث پرورش ذهن و فکر کودک بیخطر آموزشی از همه مهمتر متناسب با سن و سال کودک   فقط مونده کانون پرورش ذهنی کودکان و نوجوانان بفهمه همچین چیزیو روهوا میزنه  هر کی میبینه کف میکنه  از مفید بودنش این سرگرمی بینظیر آتیش بازی با کبریته ( از کبریت متنفرم )

 من خیلی خانوم نشسته بودم  این بزغالشونم  با کبریت روشن و چشای قیچ شده به شعله اومد طرف من من چه میدونستم  میخواد رو زانوی من خاموش کنه بچه خل دیده کبریته داره تموم میشه برای اینکه نسوزه رو زانو من خاموش کرد خوب بگو وامونده مینداختی رو زمین آخه مگه من اونجا شلغمم که رو زانوی من خاموش میکنی؟  حیف که مهمون بودن حیف

حالا بچشون کم اتیش سوزوند خودشونم گیر دادن به این پیشی بیچاره چرا چشاش درشته؟چرا دمش راه راهه؟چرا دماغش صورتی نیست؟ چرا سیبیلاش میزون نیست؟

نه اینکه پیشی خودشون خیلی توپه یه پیشی دارن انقدر  نازه   چشماش که ژاپنی هر کی هم از راه میرسه مثل این فالگیرا اویزون طرف میشه که بهش غذا بده  انقدرم بی غیرته همینطور کولش میکنن از این ور به اون ور  صبح تا شب داره کولی میگیره از این و اون

البته پیشی خودمم از بی مرامی کم از اون نداره چند دفعه دم در خونه یا تو کوچه دیدمش صداش کردم  انگار نه انگار منو میشناسه منم با۹/۹۹درصد ضایع شدگی به راهم ادامه دادم

چند سال پیش چند تا پیشی داشتم اول مامانشون اومد بعد ۳تا بچه زندگیشونو شیرین کرد بعدم بابا گربه به این کانون گرم اضافه شد  اسم بچه هاشونم سیاهه و قیچه و موشیه بود البته ه اخر اسمشون به  این معنی نیست که از طایفه اناث بودن همینطوری برا قشنگیه دقت کردین چه اسامی نابی داشتن اینا؟ وقت غذا باباهه میومد بچه هاشو هل میداد که بیشتر غذا بخوره چه بابا خوش تیپی هم داشتن انگار از تو دودکش فرار کرده بود  یه بار که رفته بودیم اصفهان اومدم دیدم همشون رفتن نه نامه ای  نه نشونی هیچی

یه چیز بامزه ا ز لاکی دیدم وقتایی که ازخواب پا میشه ( البته از ۲۴ ساعت ۲۳ ساعت و ۵۹ دقیقه و ۵۹ ثانیه و ۵۹ صدم ثانیه و ۵۹ هزارم ثانیه  خوابه ) دستشو میاره بالا میکشه رو سرش احتمالا توهم میزنه میخواد زلفاشو مرتب کنه

اعیاد شعبانیه رو هم به همتون تبریک میگم

پیشی

خرگوش

سلام

ببخشید دیر آپ کردم دستم درد میکرد (البته بیشتر حوصله نداشتم ) دست درد بهانمه

داشتم فایلای اضافی کامپیوترمو میفرستادم اون دنیا (هر چی هم ضجه میزدن  فایده نداشت من پاکشون میکردم )که یهو رسیدم به عکس خرگوشم تا دیدمش اشک تو چشمام جمع شد

خیلی دوسش داشتم هنوزم دارم ولی حیف که پیشم نیست از بس آتیش سوزوند فرستادنش پیش یکی از آشناهامون قرار بود بعد یه مدت برگرده ولی دیگه ندیدمش

هر وقتم سراغشو میگیرم میگن نیست و هاپو برده و پیشی خورده و ....تابلوتر از همه اینکه یه بار گفتن مرده  هه عمرا اااااااااااااااااااااااااااااا من باور کنم ولی خدایی خیلی اذیت میکرد  2تا هدفون منو سیماشو جویید هر  2تاشم تازه خریده بودم سیم لپ تاپمو از ۴ جا جویید طوری که جرقه میزد شارژر گوشیمم به موقع رسیدم از لای دندوناش کشیدم بیرون سیمش زخمی شد ولی قطع نشد یکی دوبارم سراغ سیم تردمیل رفت منتها اون سیمش خیلی کلفت بود زورش نرسید  همه اینا فدای یه تار موی گوشاش

 انقدر با ادب بود خودش میرفت تو دستشویی  عشقشم کلم و کاهو و خرما و هویج و پسته بود

انقدر دلم براش تنگ شده دلم میخواست بود و یه ماچ محکم از پس کله بامزش میکردم گوشاش بوی این بچه های یکی دو ماهرو میداد( بو شیر خشک )  

یه بارم حمام بردمش تازه نوک سیبیلاشم کوتاه کردم  بلند شده بود

فقط یه عادت بد داشت که اونم میگم یه روز صبح که هیچکی تو خونه نبود منم تو خواب عمیق یهو احساس کردم کف سرم سوخت بله در باز مونده بود ایشونم از خدا خواسته اومده بود تو اتاق من  بالای تختم یه دونه از موهای سرمو کند البته یکی که چه عرض کنم ۲تا دونه

بعضی هام میومدن میگفتن آره این شومه و اله بله جیمبله کافی بود مثلا یکی پاش سر بخوره مینداخت گردن این زبون بسته اصلا یه موقع فکر نکنید طرف خودش گیج بوده ها اصلا به هیچ وجه

راستی اسمش ملوس بود

من ملوسو میخوام این لاکی که همش خوابه پیشی هم فقط موقع غذا یاد من میوفته سوزنش گیر میکنه رو میو میو شکمشو که جا میندازه میره حاجی حاجی مکه

لاکیو اوردم پیش مامانم میگن لاکشو ناز کن عقده ای میشه ها اونم میگه وویییییییی از جلو من ببرش منم در گوشا لاکیو میگیرم نشنوه خوب بچه الان بی مهری میبینه پس فردا که معتاد شد من باید برم از تو جوب جمش کنم

میخواستم یه لاکی دیگه بیارم پیش این تنها نباشه دیدم یهو بزنه جفتشون مونث در بیان دیگه هر روز میخوان گیس و گیس کشی راه بندازن

نتیجه

۱-یک عدد پیشی با معرفت نیاز است

۲- پترس پسر با معرفتی بود

۳-تازه دهقانم مرد فداکاری بود

۴- کوکب خانومم پاکیزه بوداااااااا

عکس ملوس

ملوس

آزمایشم خیلی خوب انجام شد عالی بود واقعا   از بس ترسیده بودم همه رگهام خوابیده بودن و خانومه ۳بار سوزنو زد تا بار سوم خون گرفت